این فضیلت اخلاقی نه تنها برای انسان حائز اهمیت به شمار میآید، بلکه برای تمامی موجودات از آن جهت که آفریده الهی محسوب میشوند مورد احترام و حائز اهمیت است؛ حتی گیاهان و حیوانات. امام سجاد علیه السلام در زمره برترین هدایتگران الهیاست که زندگی ایشان در بُعد نوع دوستی مانند دیگر ابعاد الهی ایشان مثال زدنی و الگو است.
این عظمت آنجا مشخص میشود که علاوه بر شیعیان که قائل به امامت ایشان به عنوان چهارمین جانشین پیامبر اکرم )صلی الله علیه و آله( هستند، بسیاری از علما و بزرگان اهل سنت نیز سخن به مدح ایشان گشوده اند که به عنوان نمونه شمس الدین ذهبی(۸ ه.ق) در وصف امام سجاد علیه السلام اینگونه نوشته است: او دارای عظمت شگفت انگیزی بود و به خدا سوگند که این جایگاه شایسته او بود. به درستی که او شایستگی امامت و رهبری بزرگی بود و این بخاطر شرافت و بزرگی و فضیلت و خداجویی و کامل بودن عقلش بود.
یکی از دلایلی که امام سجاد (علیه السلام) را به کانون توجهات اندیشمندان و بزرگان در طول تاریخ بدل کرده است همین نوع دوستی و بشردوستی ایشان است و شاهد بر آن، پیشاهنگ بودن امام در مبارزه با فرهنگ شوم برده داری است که انسانیت را خوار و کرامت انسانی را بی معنا میکند و البته این ویژگی در ایشان برگرفته از آموزههای رسول اعظم (صلی الله علیه و آله) است که اساس این مبارزه را ایشان پیریزی کردند و به انحاء مختلف بهانهای برای آزاد کردن انسانها و آزاده شدن آنها مهیا می نمودند.
مورخین در مورد این ویژگی که حکایت گر از نوع دوستی امام سجاد علیه السلام می باشد نقل میکنند که: امام به بهانه آزاد کردن بردگان، ابتدا آنها را خریداری مینمودند و هیچ خدمتگزارى را بیش از یک سال نگه نمىداشتند. وقتى که بردهاى را در اول یا وسط سال به خانه مى آوردند، شب عید فطر او را آزاد مىساختند و در سال بعد به جاى او شخص دیگرى را مى آورند و باز او را در ماه رمضان آزاد مىساختند و این روال تا آخر عمر او همچنان ادامه داشت.
امام بردگان سیاه پوست را مى خرید و آنان را در مراسم حج به عرفات مى آورد و آنگاه که به سوى مشعر کوچ مى کرد، آنان را آزاد مىکردند و جوایز مالى به آنان مى دادند و این فرهنگ سازی تا آنجا ادامه پیدا کرد که در این زمینه برخی سیره نویسان نوشته اند که: هزاران برده توسط شخص ایشان از زمین بردگی به آسمان آزادگی راه یافتند.
البته تجلی این نوع دوستی فقط در عرصه مبارزه با برده داری منحصر نمیشود بلکه مبارزه با فقر و تلاش برای حفظ کرامت آنها از هر طیف و تباری نیز از جمله دیگر ابعاد بشردوستی ایشان محسوب میشود به طوری که یکی از یاران و شاگردان سرشناس ایشان به نام ابو حمزه ثمالی می گوید: علی بن حسین(ع) شبانه مقداری غذا بر دوش خود گذاشته و در تاریکی شب به صورت مخفیانه به فقرا می رساند و همواره میفرمود: صدقه ای که در تاریکی شب داده شود، غضب خداوند را خاموش می کند.
و این مددکاریها در زندگی ایشان یک اتفاق نادر محسوب نمیشد بلکه این مسئله در زندگی ایشان یک رویه ثابت بود و این ویژگی آنجا مشخصتر میشود که ابن ثابت نقل می کند: هنگامی که علی بن حسین رحلت کرد، روی کمر آن حضرت پینه های زیادی بر اثر کیسه های سنگین حمل غذا برای فقرا دیده شد.
و همچنین در نقل دیگری شیبة بن نعامة میگوید: بعد از شهادت زین العابدین علیه السلام فهمیده شد که ایشان ۱۰۰ خانوار را در مدینه اداره می کرد.
آن چنان ایشان مایه امیدواری برای مستضعفین بودند که شب هنگام وقتی برای کمک به آنها می آمد به هم بشارت می دادند و با خوشحالی می گفتند که آن انسان با کرامت باز هم آمد زیرا روی او پوشیده بود و او را نمی شناختند. ایشان هیچگاه نگاه طبقاتی به اقشار جامعه خویش نداشتند و همواره با محبت و تواضع با دیگران برخورد میکرد و در محبت کردن فرقی بین انسان ها قائل نمی شد چنانچه نقل شده است: چند نفر جذامی در محلی نشسته بودند و صبحانه میخوردند. امام سجاد (علیهالسلام) سوار بر مرکبی بود و از آنجا عبور میکرد، آنان وقتی که آن حضرت را دیدند، صدا زدند: بفرمائید با ما صبحانه بخورید.
امام سجاد (علیهالسلام) فرمود: اگر روزه نبودم، دعوت شما را میپذیرفتم.
هنگامی که امام سجاد (علیهالسلام) به خانهاش رفت، روز دیگر دستور داد غذای لذیذ و گوارا فراهم کردند و سپس آن جذامیها را به صبحانه دعوت کرد، و خود در کنار آنها نشست و با هم غذا خوردند.
شاید آن بیماران ابتدا تصور میکردند که امام نیز همچون دیگران از نشستن با آنها اکراه دارد اما وقتی دیدند که نه فقط آنها را به خانه خود دعوت کرده بلکه بر سر سفره همنشین آنها هم شده، متوجه شدند که جنس این مرد با تمام کسانی که تا به حال دیده اند خیلی متفاوت است.
تبلور این بشر دوستی و ارزش قائل شدن به کرامت انسانی آنجا عیان تر می شود که ایشان در رساله حقوقشان که از منشورهای اصیل حقوقی محسوب می شود فرموده است: "حقوق توده مردم آن است که با حسن نیت و محبت و مدارا با بدیهایشان رفتار کنی و با دلجویی در صدد اصلاح حالشان برآیی." و حتی در دعاهایشان همواره از خدای متعال توفیق خدمت به خلق را طلب می نمودند چنانچه در کتاب شریف صحیفه سجادیه که از دیگر میراث های ماندگار ایشان محسوب می شود آمده است: "خدایا! از طریق دستان من، خیر را برای مردم جاری ساز و چنان کن که با منت گذاشتن، آن خیر بی ارزش نشود!"
این توجه استثنائی و بی نظیر از توجه به رهاندن از بردگی و درماندگی آنچنان زیبا و دلرباست که هر ادیب و شاعری را که از آن مطلع می شود وادار می کند که بی تفاوت عبور نکند و احساس خود را با سرودن اشعاری بیان کند و از جمله شاعران بزرگ تاریخ و شعرهای زیبا می توان به قصیده طولانی فرزدق که به زبان عربی سروده شده اشاره کرد و زیبای آن به حدی است که جامی را واداشته که آن را به نثر فارسی ترجمه کند: "او به دوش کشنده بار مشکلات اقوامی است که زیر سنگینی آن بار، به زانو در آمده اند، چنانکه خوئی ستوده و روئی گشوده دارد و اعلام پذیرش حوائج مستمندان در مذاق جانش شیرین و خوشآیند است.
او نیاز نیازمندان و خواهش سائلان را همیشه با چهره گشوده و منطق مثبت استقبال کرده است و هیچگاه جز به هنگام تشهد کلمه «لا » بر زبان نرانده است و اگر ذکر تشهد نمیبود «لای » او نیز «نعم » همی بود!" ۱۰
سلام و درود خدا بر آن پیشوای الهی و به امید گسترش معارف سجادیه که ترجمانی دقیق از اسلام ناب محمدی ست.
حجت الاسلام محمد انصاری
مسئول دفتر نمایندگی ولی فقیه در جمعیت هلال احمر خوزستان