مقدمه
شکی نیست که مادر از هر جهت مقام ارجمند ووالایی در همهی ادیان داشته و دارد و همگان با دید احترام به او مینگرند و به عظمت وبزرگی از وی یاد میکنند. هر دین وآیینی که در طول تاریخ آمده به این مسئله توجه کرده و مردم را به خدمت به مادر فراخوانده است. همانگونه که دین نسبت به سایر پدیده های عالم اظهار نظر میکند، جهان را آنگونه که هست به ما مینمایاند ودر امور ارزش، ارزشها را معرفی ودر مورد آنها ارزشگذاری و داوری مینماید؛ درباره مادر و مقام و جایگاه او نیز ساکت نبوده، بلکه عنوان مادری را جایگاه بس والا و ارزشمند دانسته، مقام وی را گرامی میدارد. ادیان مختلف با همه اختلافاتی که دارند در این زمینه اتفاق نظر داشته و همه با دید احترام به مادر مینگرند و مقام مادر را از مقام هر کس دیگر برتر و بالاتر میدانند. در ابتدا مقام مادر را در ادیان گذشته بررسی میکنیم، سپس به جایگاه او در دین اسلام اشاره مینماییم.
جایگاه مادر در ادیان گذشته
به هر دین و آیینی که نظر کنیم و متون مربوط به آن را با دقت بخوانیم، در خواهیم یافت که آن دین نگاه خاصی به مادر دارد و احترام و تعظیم او را واجب میداند. انبیای گذشته ضمن این که به احترام نهادن به مادر توصیه میکردند، قبل از همه خود در مقابل مادر تکریم نموده برایش طلب رحمت و مغفرت میکردند.
1- ابراهیم خلیل الله (علیه السلام) : برای پدر و مادرش دعا میکرد و از خدا میخواهد که آنها را مورد غفران و آمرزش قرار دهد : «ربنا اغفرلی و لوالدیّ و للمومنین یوم یقوم الحساب.» (1)پروردگارا! من وپدر و مادرم و همه مومنان را، در آن روز که حساب بر پا میشود، بیامرز.»
این دعای ابراهیم افزون بر اینکه نشان دهنده بزرگی شان و مقام مادر است، جنبه تربیتی نیزدارد؛ چرا که به پیروان مکتب توحید میآموزد که این گونه برای پدر و مادرشان دعا کنند. بنابر این، در دین ابراهیم خلیل (علیه السلام) که دین حنیف و خالص بود، مادر از مقام بالایی بر خوردار بود و جایگاه خاصی نزد او داشته است.
2-در آیین موسی کلیم (علیه السلام) : مقام مادر بس عظیم و بزرگ بوده و فرزندان خدمت کار به مادر همنشینان بهشتی پیامبران میشده اند. حضرت موسی (علیه السلام) هنگام مناجات با خدا، از خداوند درخواست کرد که همنشینی وی را در بهشت برایش معرفی کند تا او را بشناسد. خطاب آمد، ای موسی! در فلان ناحیه، کوچهی فلان و فلان مغازه برو، کسی که در آنجا مشغول کار است او رفیق تو در بهشت خواهد بود.
حضرت موسی (علیه السلام) سراغ او رفت، دید جوانی است قصاب. از دور مراقب بود تا ببینداو چه عمل شایسته ای دارد. اما چیز فوق العاده ای از او مشاهده نکرد.
شب هنگام که جوان محل کار را ترک میکرد، موسی بدون آن که خود را معرفی کند، نزد جوان آمد واز او خواست تا شب را مهمانش باشد. حضرت موسی میخواست بدین طریق رمز کار او را بدست آورد و ببیند آن جوان چه عبادتهایی در خلوتگاه انجام میدهد که این قدر درجه پیدا کرده و همنشین پیامبر خدا شده است.
جوان همین که وارد منزل شد قبل ازهر چیز غذایی آماد کرد، آن گاه سراغ پیرزنی از کار افتاده رفت که دست و پایش فلج شده، قدرت حرکت و جابجا شدن را نداشت. با صبر و حوصله غذا را لقمه لقمه به دهانش گذاشت، او را شست و شو داد، لباسش را عوض کرد و سر جایش گذاشت. موسی هنگام خداحافظی خود را معرفی کرد؛ پرسید این زن کیست و پس از آن که به وی غذا میدادی نگاهی به سوی آسمان میانداخت و کلماتی بر زبان جاری میکرد، چه بود؟گفت: این زن مادرم است و هر بار که به او غذا میدهم و او را سیر میکنم در باره من دعا میکند و میگوید : خدایا او را همنشین موسی بن عمران در بهشت برین قرار بده، موسی به جوان مژده داد که دعای مادر درباره تو مستجاب گردیده است. (2)
3- مقام مادر در دین حضرت عیسی (علیه السلام) : به حدی است که وی در آغاز زندگی شکر خدا میگوید و نخستین بار این نکته را یادآور میشود و از خدا تشکر میکند که او را نسبت به مادرش نیکو کار قرار داده است؛ چون او میداند که نیکی به مادر بالاترین ارزش را دارد : «و برّا بوالدتی و لم یجعلنی جبّارا شقّیا. » (3)«مرانسبت به مادرم نیکو کار قرار داده و جبار و شقی قرار نداده است»
حضرت مسیح که بدون پدر از مادر متولد شد، صرف این که نیکی به مادر را از امتیازات خود بر می شمارد دلیل روشنی است بر اهمیت مقام مادر در نزد وی، و گرنه عیسی به عنوان فرستاده خدا افتخاراتی بسیار داشت و میتوانست آنها را در مقام شکر گذاری متذکر شود.
جایگاه مادر در دین اسلام
هر چند همه ادیان الهی مقام ارزشمندی برای مادر قایلند و به او احترام میگذارند، ولی اسلام بیش از دیگر مکاتب به این مسئله توجه نموده و به مادر عظمت بخشیده است. حقوقی را که اسلام برای مادران مشخص کرده، بسیار فراتر ازحقوقی است که برای دیگران حتی پدر قایل شده است؛ چرا که مادر مربی انسان ودر حقیقت پرورش دهنده جامعه است و اوست که میتواند فرد و جامعه را به سعادت برساند و یا به شقاوت و بد بختی بکشاند. در اینجا لازم است تا جایگاه مادر را به طور فشرده و خلاصه از منظر قرآن و احادیث اسلامی بررس کنیم:
1) قرآن کریم
کلمه مادر به اشکال مختلف، به صورت جمع و مفرد مانند : «ام» (4) و «والدتی» (5)، «امّ موسی» (6)، «والدات» (7) و «امهات» (8) و امثال آن فراوان در قرآن آمده است. هم چنین مادر و پدر به هیئت تثنیه مانند «والدین» ( 9)، و «ابوی» (10) مکرر در این کتاب آسمانی به کار رفته است. اگر با دقت در این موارد نگاه کنیم، میبینیم که خداوند در هر یک از آن آیات، با عظمت و بزرگی از مادر یاد کرده و به نوعی از مقام او تمجید نموده است. چرا که وحی و الهام مستقیم خدا به مادر موسی، اظهار ارادت ونیکویی عیسی به مادر، بیان زحمات و رنجهای مادر در قرآن کریم و همچنین دستور حق تعالی به احسان و نیکی نسبت به پدر و مادر، همه گواه بر رفعت جایگاه مادر است. خدای تعالی در سوره لقمان (11) و احقاف پس از توصیه به احسان والدین، تحمل رنج وزحمت های مادر را بیان میکند و می فر ماید : «مادرش او (فرزند) را با ناراحتی حمل میکند و با ناراحتی بر زمین میگذارد و دوران حمل و از شیر بازگرفتنش سی ماه است تا زمانی که به کمال ورشد برسد وبه چهل سالگی بالغ گردد.»(12)
بیان رنج و تلاش مادر با این که پدر نیز در اغلب سختیهای تربیت فرزند شریک است، خود دلیل بر اهمیت و ارزش کار مادر است. روشن است، کسی نزد حق تعالی مقام بالاتر دارد که کار ارزشمند تری انجام دهد.
نکته قابل توجه در آیات مربوط به احسان پدر و مادر این که خداوند ابتدا به نیکی کردن نسبت به پدر و مادر هر دو دستور میدهد، سپس بدون ذکر زحمات پدر، مشکلات وناراحتی های مادر را بیان میکند. گویی، مادر عامل اصلی در لزوم نیکی به والدین بوده و کار او آن قدر ارزشمند است که احسان به پدر را نیز بر فرزند واجب میسازد. اگر نبود صبر و پایداری مادر، در برابر سختیهای دوران بارداری و پذیرش ناگواریهای طاقت فرسای دوره شیر دهی و تربیت فرزند، شاید به این قطع و حتم به احسان والدین به صورت مطلق حکم نمیشد. تا آن جا که مسئله نیکی به پدر و مادر در قرآن کریم هم طراز با عبادت خدای متعال به حساب آمده است. ( 13)
2)رسول الله (ص)
منظور از سنت پیامبر (ص) گفتار و سیره آن حضرت میباشد که در قالب کلام و رفتار از ایشان به یادگار مانده است. شخصیت، مقام و رعایت حقوق مادر در احادیث نبوی و سیره نبی اکرم (ص) به خوبی بیان شده است. از آنجا که از منظر مکتب تشیع به لحاظ حجیت و سندیت هیچ تفاوتی میان سنت رسول الله (ص) و قول وسیره امامان معصوم (علیهم السلام) وجود ندارد، از این رو برای تبیین بهتر موضوع، افزون بر کلام و سیره رسول خدا (ص) از بیان و رفتار ائمه اطهار (علیهم السلام) نیز بهره خواهیم برد.
پیامبر اکرم (ص) در تبیین مقام مادر میفرماید: الجنه تحت اقدام الامهات؛ (14) «بهشت زیر پای مادران است. »
این حدیث حاکی از این است که بدون رضایت مادرنمی توان به بهشت ونعمتهای بهشتی دست یافت. اگر کسی بخواهد به درجات عالیه جنت و رضوان نایل گردد، باید به مادر احترام بگذارد و به او خدمت کند. این همه ارج نهادن به مقام مادر شاید به خاطر زحماتی است که مادر متحمل میشود. تحمل رنج و زحمت دوره بارداری و کودکی و تامین نیاز های جسمی و روحی فرزند از مشکلات طاقت فرسایی است که مادر میتواند بپذیرد. طبیعی است که خداوند در قبال صبر و بردباری مادر، اجر و مزد بی پایان به او عنایت میکند. مادرش او را با ناراحتی حمل میکند و با ناراحتی بر زمین میگذارد. (15)
به قول معروف هر که بامش بیش، برفش بیشتر. مادر نسبت به تربیت فرزند مشکلات زیادی را متحمل میشود و طبعاً پاداش زیادتری را نیز مستحق میگردد.
جنان در زیر پای مادران است
بکش بردیده، خاک زیر گامش
مکن بر روی او تندی که برتو
خدا فرموده واجب احترامش (16)(خسرو)
امام صادق (علیه السلام) می فر ماید : جوانی خدمت پیامبر اکرم (ص) رسید، عرض کرد : یا رسول الله! به چه کسی نیکی کنم؟ فرمود : به مادرت. دوباره سوال کرد، فرمود : به مادرت. مرتبهی سوم پرسید. فرمود : به مادرت. مرتبهی چهارم سوال نمود پس از آن به کی نیکی کنم؟ فرمود به پدرت. (17)
جایگاه مادر و ارزش نقش مادری از این گفتار پیامبر اسلام (ص) به روشنی قابل درک و فهم است و این که حضرت سه بار به نیکی کردن نسبت به مادر دستور میدهد و نوبت چهارم به احسان پدر سفارش میکند؛ بهترین دلیل بر عظمتشان مادر میباشد. از این بیان حضرت استفاده میشود که فعالیتهای مادر، از آغاز انعقاد نطفه فرزند تا پایان دوره تربیت او چند برابر کار پدر ارزشمند است و از این رو حق مادر بر فرزند نیز بیشتر از حق پدر میباشد.
سیره ورفتار رسول اکرم (ص) نسبت به مادر و دایه های شان که به نوعی حق مادری به عهده آن حضرت داشتند، نیز نشان دهندهی احترام ویژه ایشان از مقام مادر است. به نوشته تاریخ نویسان، پیامبر بیش از سه روز از شیر مادر ننوشید و پس از آن طبق سنت عرب به دایه سپرده شد و در دامن دایههایی چون ثوبیه (کنیز ابو جهل) و حلیمه سعدیه پرورش یافت. حضرت در طول زندگی همیشه به یاد مادران رضاعی خود بود و از هر جهت به آنان کمک میکرد. پس از بعثت پیامبر کسی را فرستاد تا ثوبیه را از ابو جهل بخرد، ولی او حاضر به فروش وی نشد. اما او تا آخر عمر از کمکهای حضرت بهره مند بود. زمانی که پیامبر خبر مرگ ثوبیه را شنید، آثار تألم و اندوه در چهره مبارکش نمایان شد. (18)
سیره پیامبر در احترام نسبت به مادرش آمنه واحترام فوق العاده نسبت به وی، بهترین دلیل بر عظمت مقام مادر است. به نوشته تاریخ نگاران، پیامبر همراه مادر جهت زیارت تربت پدرش عبدالله به سفر یثرب رفتند. هنگامی که در سرزمین ابواء – نزدیک مدینه – رسیدند، آمنه بیمار شد و به تدریج وضعش رو به وخامت نهاد و کم کم آثار مرگ در وی پدیدار گشت. پیامبر در آخرین لحضات زندگی مادر، صورت خود را به صورت او گذاشت وبا حالت غم و اندوه به چهرهی مادر نگاه میکرد و میگریست. همراهان هر بار او را از جسد مادر جدا میکرد ند، دوباره خود را روی جنازه مادر میانداخت وناله میکرد. (19)
رسول خدا (ص) پس از وفات مادر همواره به یاد او بود و به زیارت مزارش میآمد. روزی بر سر مزار مادر آمد، دو رکعت نماز خواند، سپس ندا داد مادر! قبر شکافت شد، آمنه در میان قبر نشسته بود و میگفت : «اشهدان لا اله الا الله و انک رسول الله». حضرت از مادرسوال کرد: امامت کیست؟ گفت : فرزندم! امام تو کیست؟ پیامبر فرمود : اینک امام تو علی بن ابی طالب است. آمنه به ولایت علی (علیه السلام) شهادت داد و به جایگاهش بر گشت. (20)
این رفتار پیامبر اکرم (ص) در حال حیات و پس از وفات آمنه، نشان دهنده عظمت، منزلت و مقام عالی مادر است؛ چرا که افضل موجودات عالم، یعنی وجود مقدس رسول اکرم (ص) همانند یک انسان خاضع، در برابرمادر زانوی ادب بر زمین میزند وبا دید احترام به او نگریسته، از او تعظیم به عمل میآورد. سر انجام میخواهد مادرش با ایمان هر چه بیشتر و کاملتر در قیامت محشور گردد، شهادت به ولایت علی (ع) را به او تلقین میکند. این سیره پیامبر خدا (ص) برای همه مسلمانان دنیا درس بزرگ است ودر رفتار با مادر، باید به آن حضرت تاسی کرد و از سیره او درس آموخت.
3) سیره و گفتار امامان معصوم (علیهم السلام)
سخنان ائمه اطهار (علیهم السلام) و نیز سیره آن بزرگواران در تبیین جایگاه و منزلت مادر، خیلی زیاد است که نمیتوان به برسی همهی آنها پرداخت در اینجا لازم است به عنوان نمونه به برخی از گفتار و رفتار ایشان در این زمینه اشاره کنیم. امام علی بن الحسین (علیه السلام) در باب حق مادر و عظمت و منزلت او میفرماید: «حق مادر بر تو این است که بدانی او تو را حمل نمود، آن گونه که هیچ کس، دیگری را حمل نمیکند؛ واز میوهی قلبش به تو داد که احدی به دیگری نمیدهد؛ تو را با جمیع اعضا و جوارحش در آغوش گرفت وبا کی از این که گرسنه باشد در حالی که تو را میپوشاند و در آفتاب باشد تا تو را در سایه نماید و خواب را به خاطر تو ترک نمود وتو را از سرما و گرما محافظت نمود و تو در برابر این همه خدمت، کجا میتوانی شکر گزار او باشی، مگر به کمک و یاری و توفیق پروردگار.» (21)
این کلام امام سجاد (علیه السلام) که به زبان تبیین حقوق ارائه شده، نشان دهنده عظمت و بزرگی مقام مادر است. چرا که حضرت با بیان این نکته که فرزند بدون استعانت وکمک از خدای متعال قادر به ادای حقوق مادر نخواهد بود، در حقیقت خواسته به نوعی رفعت مقام مادر را برای فرزند تبیین کند و آنان را در خدمت کردن به مادر ترغیب نماید.
این مسئله به لحاظ تربیتی نیز دارای اهمیت است که انسان همیشه و در هر کار، به ویژه در خدمت رسانی به مادر و جلب رضایت وی از خدا کمک بجوید و با اتکاء به امدادهای اوانجام وظیفه کند و بر مشکلات زندگی فایق آید. برداشت تربیتیای که از این گفتار امام (علیه السلام)، میتوان به دست آورد این است که فرزند باید همواره شکر گزار رنج و زحمتهای مادر باشد و تمام توان و قدرت و رشادت خویش را از او دانسته، خو را دایم مدیون بداند.
این کلام امام (علیه السلام) عین واقعیت است که مادر، فرزند را به مراتب بیش از جانش دوست میدارد و تمام مشکلات را به جان میخرد تا او در آسایش باشد. طبیعی است که این همه عشق و علاقه به فرزند و تحمل سختیهای فراوان برای تربیت فرزند حق بزرگی به عهده فرزند میگذارد که میبایست در جهت ادای آن تلاش کرد. از این جاست که خداوند می فر ماید : «فلا تقل لهما اف» (22)«در برابر آنها (پدر و مادر) اف مگو». مبادا قلب مادر را بشکنی و خود را عاقّ وی نموده، مورد خشم خدا قرار گیری که خشم مادر قهر خدای متعال را به همراه دارد
سیره معصومان (علیهم السلام) و برخوردآن بزرگواران با مادرانشان و تعظیم در برابر نام مادر بیانگر علوّ مقام و منزلت مادر است. یکی از اصحاب امام صادق (علیه السلام) با چهره گرفته وحالت غم واندوه بر حضرت وارد شد. امام فرمود : علت حزن و اندوهت چیست؟ عرض کرد همسرم دختر آورده، از این جهت ناراحتم. فرمود: نامی برایش انتخاب کرده ای؟ گفت : فاطمه نام کردم. امام با شنیدن نام فاطمه، دست خود را به احترام بالای پیشانی نهاد و آه عمیقی از دل کشید، سه بار آن را تکرار نمود وسپس به وی فرمود : حال که چنین نامی بر دخترت نهاده ای مواظب باش، هرگز او را دشنام ندهی! نام او نام عزیز و محترم است، همواره احترامش را داشته باش. (23)
نتیجه گیری
ازآنچه گفته شد، جایگاه مادر در ادیان الهی، به ویژه دین مقدس اسلام روشن گردید. نیز این نکته به دست آمد که مقام مادر در بینش دینی مقامی است بلند که در آیات قرآن هم ردیف اطاعت و عبادت خدا ذکر شده است. بر این اساس بر فرزندان و همه نسل جوان لازم است که به این امر مهم توجه کنند وتا آن جا که میتوانند به مادر احترام بگذارند و به او خدمت نمایند. به خصوص در کهن سالی باید نیاز های مادر را تامین کنند؛ چون او در این سن و سال شدیداً احتیاج به کمک دارد. وظیفه عقلی و دینی فرزند است که به والدین در هر شرایطی یاری رساند.
نسرین باقری
پینوشتها:
1- سوره ابراهیم ( 14) آیه 40
2-جعفر میر عظیمی، حقوق والدین، ص 226
3- سوره مریم (19) آیه 32
4-قال ابن امّ اِن القوم استضعفونی؛ گفت فرزند مادرم این گروه مرا در فشار گذاردند. (اعراف : 150)
5- و براًبوالدتی؛ مرا نسبت به مادرم نیکوکار قرار داده است. (مریم : 32)
6- و اوحینا الیامّ موسی : ما به مادر موسی الهام کردیم. (قصص: 7)
7-والوالدات یرضعن اولادهن حولین کاملین؛ مادران فرزندان خود را دو سال کامل شیر میدهند. (بقره :233)
8- و امهات نسائکم؛ مادران زنان شما (نساء : 23)
9- بالوالدین احساناً؛ به پدر و مادرتان نیکی کنید. (بقره : 83 )
10-سوره اعراف، آیه 27
11-سوره لقمان، آیه 14
12-سوره احقاف، آیه 15
13- و قضی ربک أن لا تعبدوا الّا ایاه وبالوالدین احساناً؛ و پروردگارت فرمان داده، جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیکی کنید. (اسراء :23)
14- محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ص 552
15- سوره احقاف، آیه 15
16-جعفر میر عظیمی، حقوق والدین، صص 321-370
17- محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ص 552
18- جعفر سبحانی، فروغ ابدیت، ج 1، ص 159
19- بنت الشاطی، آمنه مادر محمد، ترجمه حسین اژدری آزاد، ص 112
20- آمنه مادر محمد، ص 221
21- شیخ صدوق، من لا یحضر الفقیه، ج 2، صص 460-461
22-سوره اسراء، آیه 23
23-حر عاملی، وسائل الشیعه، ج 15، کتاب النکاح، ابواب احکام الاولاد، باب 87، ص 200
منابع و مآخذ
1- قرآن کریم، ترجمه مکارم شیرازی
2- بنت الشاطی، ترجمه حسین اژدری آزاد، آمنه مادر محمد، تهران، کتابفروشی آتروپات، بی تا
3-سبحانی، جعفر، فروغ ابدیت، قم، بوستان کتاب، چاپ 1380
4-شیخ صدوق، من لا یحضرالفقیه، بیروت، دارالاضواء، الطبعه الثانیه، 1413 ق
5- حر عاملی، شیخ حر، وسایل الشیعه، بیروت، داراحیاء، التراث العربی، بی تا
6- محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، قم، دارالحدیث، 1422 ق
7-میر عظیمی، جعفر، حقوق والدین، قم، کتابخانه حضرت ابو الفضل (ع) 1369