زیرا خانواده اولین پایگاه تربیت و پرورش منابع انسانی است و از آنجا که فرهنگ مصرفی در خانوارهای کشور ما با اسراف و تبذیر همراه است، اصلاح الگوی مصرف خانوار به دلیل فاصلة آن با الگوی مصرف مطلوب اقتصاد مقاومتی و ناهمگونی آن با الزامهای الگوی مصرف مورد نظر جامعة اسلامی، ضرورتی گریز ناپذیر است.در این پژوهش در پی اثبات این فرضیه هستیم که بین الگوی مصرف وپسانداز خانواده و اقتصاد مقاومتی رابطة معناداری وجود دارد.
یافتههای مقاله بیانگر آن است که:
کلمات کلیدی:
خانواده، اقتصاد مقاومتی، مصرف بهینه، پسانداز.
مقدمه:
پژوهشهای اقتصادی پژوهشگران مسلمان به خوبی بیانگر این حقیقت است که اسـلام از پتاسیل بالایی در رابطه با تشریع احکام و قوانین اقتصادی در رابطه با مصرف بهینه، کـه یکی از مهمترین مؤلفهها و ارکـان اصـلی اقتصاد مقاومتی است، برخوردار است.
"میراث بزرگی از حکمتها و آیههای قرآنی است که میانهروی و عقلانی بودن در مصرف را ستوده و اسراف، تقلید از دیگران و مصرف بیهوده را نکوهش کرده است" (قحف، 1384، ص167)
امروزه برخی از صاحب نظران در مـسائل اقتصادی و اجتماعی جهان، همچون شوماخر، بر این باورند که تنها از طریق تقویت باورهای ایمانی است که میتوان جلوی مصرف بیش از حد را گرفت.
"فوریترین نیاز زمان ما لزوم بازساخت ماوراءالطبیعه است و خواهد بـود و بـاید عالیترین کوششمان را در راه روشن ساختن ایمان عمیقمان دربارة مسألة «انسان چیست؟»، «از کجا آمده است؟» و «هدف زندگی چیست؟» به کار بریم" (ریف کین، 1374، ص248}
در راستای اهمیت همین تغییر نگاه به مصرف و پرهیز از مصرفگرایی است که نـویسندة کـتاب نگاهی نو به توسعه مینویسد:
"نظام ارزشی جدید نباید اکثریت مردم دنیا را به احساس شرم دربارة عادات مصرفی معتدل خود وادار نماید، بلکه باید در جهتی حرکت کند که ثروتمندان نـنگ و پسـتی عادات مصرفی خود و وحشیگری مضاعف استفاده از دیگران برای نیل به این عادات مصرفی را به چشم ببینند." (زاکس، 1377، ص63)
در نظریههای اقتصادی نقش خانوار، هم به عنوان مصرفکنندگان کالاها و خدمات و هم بـه عـنوان تـولید کنندگان کالا و خدمات بسیار حـائز اهـمیت اسـت. اقتصاد خانواده که در واقع به معنای چگونگی ساماندهی و مدیریت منابع خانه است، نقش مهمی را در اقتصاد کشورها ایفا میکند.
بر این اساس، خـانواده سـازمانی اسـت که در تولید، توزیع و نیز مصرف کالاها نقش به سـزایی دارد و هـر یک از اعضای خانواده نقش مهمی در سازماندهی و مدیریت «تیم اقتصادی خانواده» را به عهده دارند.
فرض ما این است که بهرهگیری از آمـوزههای دیـنی در اقـتصاد خانواده و ترسیم درست در برنامهریزی و مدیریت صحیح رفتار اقتصادی آن از دو جهت حـائز اهمیت است. از یک سو، میتواند در توسعه و تقویت اقتصاد خانواده نقش مؤثری ایفا نماید، و از دیگر سو میتواند یکی از ارکـان اصـلی اقـتصاد مقاومتی، یعنی مصرف بهینه است را شکل دهد.
ضرورت مسأله
اهمیت اقـتصاد مـقاومتی از آنجا ناشی میشود که تلاش دشمنان انقلاب اسلامی برای متوقف کردن روند پیشرفت انقلاب در سالهای اخیر بـیش از هـر زمـان دیگری بر عرصة اقتصاد تمرکز یافته است.
این در حالی است که وضـیعت فـعلی اقـتصادی کشور با اقتصاد مقاومتی فاصلة نسبتاً زیادی دارد. شاهد بر این ادعا، در بخش مصرف خـانوار، وجـود اسـراف وتبذیر در بازار مصرف، حاکمیت فرهنگ مصرفگرایی، تمایل به ترجیح مصرف کالای خارجی، بر کـالاهای تـولید داخلی است.
در بخش پسانداز، به جای استفاده از پساندازها در سرمایهگذاری در بخش تولید و ایجاد اشـتغال، پسـاندازها نـیز صرف خرید کالاهای بادوام، که در واقع یک نوع کنز مازاد درآمد در قالب خرید کـالاهای بـادوام است صورت گرفته، و یا وارد بازار سفته بازی میشود.
روش تحقیق
در این پژوهش همانند همة پژوهـشهای مـشابه خـود، روش کار کتابخانهای است؛ که با استفاده از روش توصیفی ـ تحلیلی در پی اثبات فرضیة خود میباشد.
فرضیة پژوهش
فرضیهای کـه در ایـن مقاله در پی اثبات آن هستیم این است که بین اقتصاد خانواده و اقتصاد مقاومتی رابـطة مـعناداری وجـود دارد. براین اساس مدیریت صحیح مصرف و پسانداز در خانوار، بستری مناسب را برای اقتصاد مقاومتی فراهم میسازد.
پیـشینة تـحقیق
در رابـطه با پیشینة تحقیق باید گفت، اگر چه دربارة موضوعاتی مانند خانواده، تـحقیقات زیـادی صورت گرفته و در قالب کتاب و یا مقاله در مجلات به چاپ رسیده است؛ همچنین در رابطه با اقتصاد مـقاومتی تـعداد محدودی کتاب و مقاله منتشر شده است؛ اما این که این دو موضوع (خـانواده و نـقش آن در اقتصاد مقاومتی) با هم به صـورت یـک مـسألة پژوهشی مورد بررسی قرار گرفته باشد بـه نـظر کاری انجام نشده است.
بخش اول: تعاریف و مفاهیم
واژه خانواده
"خانواده" گروه کوچکى است که حـد فـاصل بین فرد و جامعه قرار گـرفته اسـت (ساروخانى، 1382، ص136)
خـانواده در آمـوزه هـای اسلامی نیز به عنوان یک واحـد اجـتماعى در نظر گرفته شده و مسؤولیت افراد در قبال خانواده در جنبههاى اقتصادى و تربیتى در قرآن و روایـات مـعصومین( از اهمیت ویژهای برخوردار است تا جـایی که در سورة مبارکة فـرقان، قـرآن آن جایی که به توصیف و تـمجید عـبادالرحمن میپردازد؛ یکی از ویژگیهای ممتاز آنان را توجه به اعضای خانواده و تقاضای داشتن بهترین افـراد خـانواده و دعای در حق آنان بیان مـیکند (وَالَّذِینَ یَقـُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنـَا مـِنْ أزْوَاجِنَا وَ ذُرِّیَّاتِنَا قُرَّةَ أعـْیُنٍ (فـرقان/74)
نکتة مشترکی که هنوز در اکثر تعاریف مربوط به خانواده در نظر گرفتهمیشود این است کـه خـانواده کوچکترین واحد اجتماعی است که ثـبات جـامعه وابسته بـه ثـبات و اسـتحکام آن است و ارتباطات سالم و مـناسب در جامعه براساس مناسبات متعادل و متوازن در خانواده به وجود میآید.
مفهوم اقتصاد مقاومتی
مقام معظم رهـبری در تـعریف و تبیین معنا و مفهوم اقتصاد مقاومتی فـرمودند:
…" اقـتصاد مـقاومتى مـعنایش این اسـت که ما یک اقتصادی داشـته بـاشیم که هم روند رو به رشد اقتصادى در کشور محفوظ بماند، هم آسیبپذیرىاش کاهش پیدا کند..." (مقام معظم رهبری، 2/6/1391)
تـعاریف دیـگری کـه صاحب نظران در رابطه با معنا و مفهوم اقـتصاد مـقاومتی بـیان نـمودهاند بـه نـوعی شرح و توضیح و تبیین کلام رهبری است. نمونههایی از آن تعاریف بدین قرارند:
خوش چهره (1391): اقتصاد مقاومتی کاهش وابستگیها و تأکید بر
مزیتهای تولید داخل و تلاش برای خوداتکایی است.
موسوی (1392): اقـتصاد مقاومتی یعنی تشخیص حوزههای فشار در شرایط کنونی تحریم، و در پی آن تلاش برای کنترل و بیاثر کردن، و در شرایط آرمانی تبدیل چنین فشارهایی به فرصت، که قطعاً باور و مشارکت همگانی و اعمال مدیریتهای عـقلایی و مـدبرانه پیش شرط و الزام چنین موضوعی است.
صادقی شاهدانی (1391): اقتصاد مقاومتی یعنی این که مردم الگوی مصرف خود را تغییر دهند و از مصرف کالای خارجی به سمت مصرف کالای داخلی حرکت کنند.
جامی، ایـمانی مـقدم، تنها (1391): اقتصاد مقاومتی سیستمی است که در صدد است با محوریت توسعة منابع انسانی، انضباط و قانونمندی رشد و پایداری اقتصادی را برقرار سازد (جامی، ایمانی مـقدم، تـنها، 1391، ص182)
همة این تعاریف بازگشت بـه تـعریفی است که مقام معظم رهبری از اقتصاد مقاومتی نمودند. تعریف مورد نظر ما نیز از اقتصاد مقاومتی همین تعریف رهبری است.
دوم: نقد و بررسی تأثیر اقتصاد خـانواده بـر اقتصاد مقاومتی
مفهوم شـناسی اقـتصاد خانواده و اقتصاد مقاومتی
اگر موضوع علم اقتصاد را بررسی رفتارهای انسان در جریان عادی زندگی، یعنی کسب درآمد و بهرهبرداری از آن برای جریان زندگی بدانیم (مارشال، 1340، ص20) میتوان گفت که اقتصاد خانواده علم تدبیر مـنزل، ادارة مـنابع مالی خانواده، و برقراری تعادل بین درآمد و هزینه در خانواده است.
بنابراین، منظور ما از اقتصاد خانواده، عبارت است از تخصیص بهینة منابع محدود قابل دسترس به نیازهای خانواده به دور از اسراف و تبذیر.
در این تـعریف مـنظور از «منابع» هـمان مبادی و راههای درآمدی خانواده است که به طور طبیعی محدود، اما قابل حصول است؛ و نیازها همان مـسائل متعددی است که بقا و شالودة خانواده به ارضای آنها بستگی دارد، و بـه طـور کـلی شامل نیازهای اولیه و ثانویة خانواده می باشد. سرپرست خانواده با در نظر گرفتن درآمد محدود و وجود نیازهای اسـاسی بـاید بهترین ترکیب را در میزان هزینهها به وجود آورد و از درآمد حاصل، بهرهبرداری بهینه کند.
تأثیرپذیری تـمامی بـخشها از خـانواده
از آنجا که خانواده به عنوان کوچکترین واحد اجتماع، محل اصلی زندگی، مصرف، تربیت و سایر آمـوزشهای انسان بوده و رفتار تمامی کارکنان و شاغلین متأثر از فرهنگ خانوادة آنهاست (ر.ک: وثوقی و نیک خـلق، 1371، ص173)، اگر خانوادهها از جنبة فـرهنگ و الگـوهای رفتاری و طرز نگرش به امور اقتصادی پیشرفت کنند، میتوان گفت فرهنگ کار و تولید، مصرف و پسانداز در کشور پیشرفت کرده است.
خانواده نیز با برخورداری از دو عامل مهم تولید، یعنی «سرمایه» و «نیروی انسانی»، یـک واحد اقتصادی است. از این رو، خانواده بنگاه اقتصادی کوچکی تلقی شده که نیاز به مدیریت منابع دارد. از منظر دینی، صرفه جویی، قناعت و پرهیز از تجملگرایی و چشم و هم چشمی لازمة اجرای مدیریت صحیح اقتصادی خـانوادهها و تـضمین کنندة موفقیت آنان در بعد اقتصادی است.
اقتصاد مقاومتی
با توجه به تعریفی که از اقتصاد مقاومتی مورد پذیرش قرار گرفت، اقتصاد مقاومتی مجموعهای از استراتژیهایی است که هم روند رو به رشد اقـتصادى در کشـور محفوظ بماند، هم آسیبپذیرىاش کاهش پیدا کند (مقام معظم رهبری، 2/6/1391(
در این استراتژی تمامی عوامل اقتصادی، اعم از دولت، تولیدکنندگان و خانوارها وظایفی را عهدهدار میشوند که اجرای آنها نه تنها آسیبپذیری اقتصاد در شرایط تـحریم را بـه صفر میرساند، بلکه باعث شکوفایی و رشد اقتصادی در شرایط مذکور نیز میشود. راهبردهای مردمی کردن اقتصاد، کاهش وابستگی به نفت، استفادة حداکثری از زمان، منابع و امکانات، حرکت براساس برنامه، وحدت و هـمبستگی، حـمایت از تـولید ملی و مدیریت منابع ارزی، راهـبرد خـاص دولت و مـدیریت مصرف، راهبرد مشترک آحاد ملت و دولت است.
با نقد و بررسی تأکیدات رهبری در زمینة این راهبردها، میتوان پی به اهمیت و وزن بالای راهبرد مدیریت مـصرف در بـرابر سـایر استراتژیها برد.مقام معظم رهبری در دیدار با کـارگزاران نـظام، در زمینة مدیریت مصرف، به عنوان یکی از استراتژیهای اقتصاد مقاومتی، فرمودند:
مسألة مدیریت مصرف، یکى از ارکان اقتصاد مقاومتى است؛ یـعنى مـصرف مـتعادل و پرهیز از اسراف و تبذیر. هم دستگاههاى دولتى، هم دستگاههاى غیردولتى، هـم آحاد مردم و خانوادهها باید به این مسأله توجه کنند که این واقعاً جهاد است. امروز پرهیز از اسراف و مـلاحظة تـعادل در مـصرف، بدون شک در مقابل دشمن، یک حرکت جهادى است. انسان میتواند ادعـا کـند که این اجر جهاد فى سبیلالله را دارد. یک بُعد دیگر این مسألة تعادل در مصرف و مدیریت مصرف، ایـن اسـت کـه ما از تولید داخلى استفاده کنیم؛ این را همة دستگاههاى دولتى توجه داشته بـاشند ـ دسـتگاههاى حـاکمیتى، مربوط به قواى سهگانه ـ سعى کنند هیچ تولید غیرایرانى را مصرف نکنند؛ همت را بر ایـن بـگمارند. آحـاد مردم هم مصرف تولید داخلى را بر مصرف کالاهایى با مارکهاى معروف خارجى ـ که بـعضى فـقط براى نام و نشان، براى پُز دادن، براى خودنمایى کردن، درزمینههاى مختلف دنبال مارکهاى خـارجى مـیروند ـ تـرجیح بدهند. خود مردم راه مصرف کالاهاى خارجى را ببندند (مقام معظم رهبری، 2/6/1391)
اهمیت مصرف و وزن آن در اقتصاد بـه طـور عام و در اقتصاد مقاومتی به گونهای خاص به اندازهای است که به تعبیر نـویسندة کـتاب اقـتصاد ایران «اگر بخواهیم ساختار واردات و تولید خود را تغییر دهیم، راهی به جز تغییر الگوی مصرفی نـداریم» (ابـریشمی، 1375، ص264)
نقش خانواده در اقتصاد مقاومتی
نقش خانواده در اقتصاد مقاومتی از دو جهت قابل نقد و بـررسی اسـت:
الفـ ـ از جهت مصرف
برنامهریزی جهت مدیریت بهینة مصرف
در کوتاهمدت میتوان از دو طریق به اعمال مدیریت در مصرف خـانوار پرداخـت:
از جمله عوامل اصلی مصرف نامتعادل خانوار، فقدان مکانیسمی برای جذب پسـاندازهای خـُرد آنهاست. گروههای متوسط جامعه معمولاً سرمایههای خُردی در دست دارند که به واسطة عدم جذب در بازارهای مـالی، در نـهایت به مصرف مسافرتهای پیدرپی و پُر هزینه، تعویضهای مکرر لوازم خانگی و خرید لوازم لوکس غیر ضـروری مـنجر میشود. بنابراین اولین راهبرد کوتاهمدت در زمینة مـدیریت مـصرف خـانواده، ایجاد مکانیسم جذب سرمایههای خُرد توسط بـازار (بـه ویژه بازارهای مالی) است.
طریق دیگر را میتوان در جهتدهی به مـدگرایی در بـین جوانان دانست، زیرا مسألة پیـروی از مـد در عصر کـنونی، اگـر قـابل مهار نباشد، بیتردید قابل هدایت اسـت. بـیتوجهی و عقب رفت نهادهای مبلغ سبک زندگی اسلامی، و حضور کم رنگ و یا بـیرنگ آنـها در این جا به خوبی خود را نـمایان می سازد تا جـایی کـه حتی برخی از کودکان و نوجوانان مـا عـکس قهرمانان داستانهای چینی و ژاپنی را بر روی کیف مدرسه خود میپسندند (دروگر، 1393، ص71(
اگر تولیدکنندگان داخـلی بـتوانند با برندسازی، افزایش تنوع و کـیفیت مـحصول وارد بـازار مد شوند، نـه تـنها با استقبال خانوادهها، بـه رشـد درآمد ملی کمک میکنند، بلکه وابستگی کنونی به واردات کالاهای مصرفی کاهش خواهد یافت.
بـهرهگیری از الگـوی مصرف اسلامی در بلند مدت
مدیریت بـهینة مـصرف خانوار زمـانی تـحقق مـییابد که الگوی مصرف فـعلی خانواده به سمت «الگوی مصرف اسلامی» حرکت کند و اصلاح شود. اهمیت وجود الگوی مصرف صـحیح تـا جایی است که از نظر علمی، اولیـن و مـهمترین قـدم بـرای اصـلاح نظام اقتصادی، اصـلاح الگـوی مصرف است؛ زیرا غایت تولید کالا و خدمات در یک کشور مصرف آنهاست. از این رو، حاکمیت مصرفکننده بر اقـتصاد یـک امـر عقلایی است. بنابراین، اصلاح الگوی مصرف خـانوار سـر آغـازی بـرای اصـلاح تـولید و به طور کلی، اصلاح نظام اقتصادی است (میرمعزی، 1388، مقدمه کتاب(
براین اساس، میتوان اصلاح الگوی مبتنی بر الگوی مصرف اسلامی را راهبرد بلندمدت در راستای تحقق اهداف اقتصاد مـقاومتی دانست.
ب ـ از جهت پسانداز
رشد پسانداز در اقتصاد و تبدیل پسانداز به سرمایهگذارى در امر تولید و ایجاد اشتغال عامل کلیدى در مسیر توسعة اقتصادى است. آیندهنگری نیز یکی ازمهمترین ارکان زندگی است که در بعد اقتصادی بـا پسـانداز از درآمد امروز برای شرایط نامعلوم پیشرو تبلور مییابد. هر چند این امر در کشور ما با مفهوم پسانداز برای روز مبادا از گذشته وجود داشته است، ولی در چند دهة اخیر با گسترش پدیـدة شـهرنشینی و در پی آن غلبة فرهنگ مصرفگرایی بر فرهنگ پسانداز، روز به روز کمرنگتر شده است.
آنچه بیش از خود پسانداز اهمیت دارد، چگونگی این پسانداز است؛ چرا که تنها بـا پسـانداز به شیوة مناسب است کـه ایـن پساندازها در قالب سرمایهمیتواند در مسیر صحیح خود به کار گرفته شود و در غیر این صورت در شرایطی که شرایط مناسبی برای پسانداز و سرمایهگذاری تعریف نشده باشد، مـنابع مـالی حاصل از این طرح بـه بـازار مصرف سرازیر میشود که این امر حاصلی جز افزایش لجامگسیختة مصرف را در پی نخواهد داشت.
در پژوهشی که نویسندة کتاب سازمانهای پولی و مالی در این رابطه انجام داده است. در اقتصاد کشورهای در حال توسعه، از جمله ایران، مـشکلات مـتعددی در راه جمعآوری و هدایت پسانداز به سمت سرمایهگذاری وجود دارد. به نظر این نویسنده، یکی از مهمترین این مشکلات آن است که خانوارها پساندازهای خود را در راه غیر تولیدی به کار میگیرند (محمودزاده، 1384، ص26(
نرخ تورم بـالا
از مـشکلاتی که در اقـتصاد کشور مانع از رشد پسانداز و سرمایهگذاری شده است، بالا بودن نرخ تورم است. در چنین شرایطی افراد ترجیح مـیدهند بهجای آن که با سپردهگذاری در بانک، شاهد کاهش ارزش پولهایشان در مقابل تورم حـاکم بـر جـامعه باشند، آن را صرف خرید کالا کنند (ر.ک: تفضلی، 1368، ص444(
در واقع برای مردم به تجربه ثابت شده که خرید زمین و طـلا و فـعالیتهای مشابه آن در محیط تورمی منفعت بیشتری دارد، به طوری که اوراق بهادار با سودهای بالا نـیز نـمیتواند در چـنین شرایطی به خوبی، سرمایههای کوچک را جذب کند.
عوامل مؤثر در تقویت پسانداز
راههایى براى افزایش انـگیزة پسانداز میتوان در نظر گرفت که عبارتند از:
ـ تقویت فرصتهاى سرمایهگذارى خرد همراه با تـبلیغ آثار مثبت آن در اقتصاد خـانواده، هـمچون تقویت بازار بورس اوراق بهادار و سرمایهگذاری در این بازار، که مهمترین بخش بازار سرمایة کشور را شکل میدهد و به عنوان رکن اساسی بازار تشکیل سرمایه، جذب و هدایت نقدینگی سرگردان و پراکندة جامعه به مسیرهای بهینه اسـت (علی پور، پدرام، بشیری دزفولی، 1390، ص103). البته توجه خانوادهها به این بازار نیاز به تبلیغ و فرهنگ سازی در درازمدت دارد.
ـ چرخة سرمایهگذارى در بسیارى از موارد طولانى و پر فراز و نشیب است. کوتاه کردن مسیر سرمایهگذارى و برداشتن موانع سرمایهگذارى مىتواند عـرضة سـرمایه توسط خانوارها را تقویت نماید و نرخ مصرف غیرضرورى را کاهش دهد. هر چه مشکلات سرمایهگذارى کاهش پیدا کند انگیزة سرمایهگذارى بالا و جذابیت آن بالاتر مىرود و در عوض جذابیت مصرف غیر ضروری کاهش و در نتیجه این آثـار را در پیـ خواهد داشت (ابریشمی، 1375، ص331
ـ تقویت و توسعة تعاونىهاى تولیدى و تشویق افراد به مشارکت فعال در تعاونىها مىتواند جاذبة خوبى در جذب پساندازها و سرمایههاى خردخانوادهها داشته بـاشد. مـشارکت غـیرفعال فقط مىتواند از طریق جذب سـرمایة خـانوارها انـجام شود (حداد پور، 1391)
قانون اساسى و سیاستهاى کلى اصل ۴۴، و تلاش برای رساندن سهم بخش تعاونىها در اقتصاد به ۲۵ درصد، بستر مناسبی را برای این کار بـه وجـود آورده اسـت (قنبری، صادقی، 1386، ص509). اگر این اتفاق بیفتد کمترین اثر مـفید آنـ در اقتصاد، بالا بردن نرخ پسانداز خواهد بود. زیرا تسهیل کسب سود اولاً انگیزة کنونى ذخیرهسازى و کنز مازاد درآمد، یعنى پسانداز را بـه شـکل کالاهـاى بادوام کاهش، و ثانیاً از ولع بازار مصرف کاسته، در نتیجه انگیزه بـرای سرمایهگذارىهاى خرد و کلان را در اقتصاد افزایش خواهد داد (یوسفی، 1389، ص38(
ـ توجه به اقتصاد خانواده و برنامهریزی برای آیندة آن از اهمیت ویژهای برخوردار اسـت. زیـرا بـرنامهریزی برای آیندة زندگی در تمامی خانوادهها مطرح است. در بطن یک مدل سـیستمی اقـتصاد خانواده، خانواده و اقتصاد آن رانمیتوان از هم مجزا کرد. بنابراین زمانی که برای هر یک از آنها برنامهریزی مـیکنیم، نـاگزیریم دیـگری را نیز مد نظر قرار دهیم. توجه به نیازهای آتی خانواده و همچنین شـناخت فـرصتها و تـهدیدهای اقتصاد خانواده در این راستا اهمیت دارد. در آموزههای دینی از این مسأله به عنوان «تقدیر معیشت» نـام بـرده مـیشود که در واقع نوعی تنظیم مصرف با درآمد و پرورش روح انضباط مالی و نظم اقتصادی و لزوم پسانداز و آیندهنگری اسـت. اهـمیت این مطلب تا جایی است که از آن در بیان امام باقر( به عنوان یکی از سـه ارکـان کـمالات دانسته شده است.
"الکَمالُ کُلُّ الکَمالِ اَلتَفَقَّهُ فی الدّین وَ الصَّبرُ عَلی النائِبَة وَ التَقدیرِ المـَعیشَة" (کـلینی، 1360، ج1، ص32؛ مجلسی، 1404ق، ج78، ص172)؛ کمال و بلکه همة کمال انسانی در سه چیز است: دانا بودن در دین و احـکام آن، شـکیبا بـودن در ناراحتیها و مصائب و برنامهریزی درست در اقتصاد زندگی.
ـ برنامهریزی جهت انجام مشاورههای اقتصادی خانواده، زیرا برخی از خـانوادهها در مـدیریت اقتصادی خود از توان لازم برخوردار نیستند و یا این که با مسائل و مشکلاتی مـواجه مـیشوند کـه به تنهائی از عهدة انجام آن برنمیآیند.
ـ افزایش سطح دانش اقتصادی خانواده، ابتداییترین مرجع برای افزایش سـطح دانـش و آگـاهی و به روزماندن، کتابها و نشریات است. ارائة آموزشهای لازم به فرزندان و ارتقاء سطح عمومی دانـش اقـتصادی خانواده میتواند زمینة خوبی برای تصمیمگیریهای صحیح اقتصادی باشد.
ـ توجه به آموزههای دینی و قوانین مذهبی، تـرویج مـسائل اقتصاد اسلامی در خانواده میتواند علاوه بر تقویت اقتصاد خانواده و قوام بخشیدن بـه آن، مـنافع اخروی هم در پی داشته باشد، زیرا دقت در احـکام و دسـتورهای اسـلامی انسان مسلمان را به چنین باوری میرساند کـه رویـکرد اسلام در بحث منافع فردی و منافع اجتماعی ـ با همة اهمیتی که برای هر دو قـائل اسـت ـ آنجایی که بین آن دو قابل جـمع نـیست دعوت بـه ایـثار و گـذشتن از منافع فردی و توجه به منافع اجـتماعی اسـت. بدین معنا که اگر انسان در جایی به انتخاب بین منافع فردی و جـامعه مـخیر باشد، در صورتی که منافع جامعه را مـقدم بدارد به عمل و انـتخاب وی پاداش اخـروی تعلق میگیرد. از این افراد در کـلام عـلی( این گونه تمجید و تحسین شده است:
"إِنَّ لِلَّهِ سُبْحَانَهُ عِبَاداً یَخْتَصُّهُمْ بِالنِّعَمِ لِمـَنَافِعِ الْعـِبَادِ یُقِرُّهَا فِی أیْدِیهِمْ مَا بـَذَلُوهَا فـَإِذَا مـَنَعُوهَا نَزَعَهَا مِنْهُمْ وَ حـَوَّلَهَا إِلَى غـَیْرِهِمْ" (آمدی، 1366، ص93)؛ به راستی کـه خـداوند سبحان را بندگانی است که نعمتهای خود را، برای منافع دیگر بندگانش، به آنها اختصاص داده اسـت، و مـادام که آنها در کار بذل و بخشش از آن نـعمت هـستند این نـعمتها در دسـت آنـان باقی است.
در پژوهشی کـه عزتی و شفیعی (1391) در رابطه با «برآورد اثر بازار مالی و سرمایة مذهبی بر انفاق در ایران» انجام دادهـاند بـه این نتیجه رسیدهاند که سرمایة مـذهبی بـر اقـتصاد جـامعه تـأثیر به سزایی دارد (عـزتی و شـفیعی، 1391، ص82(
بر مبنای این پژوهش وجود سرمایة مذهبی در خانوادهها میتواند علاوه بر تأثیر در اصلاح الگوی مصرف، نـقش مـؤثری در پسـانداز جهت تقویت قرضالحسنه و نیز سرمایهگذاری به انـگیزة سـود را در جـامعه رونـق بـخشد (مـیرمعزی، 1387، ص193(
در راستای عمل به آموزههای اقتصادی اسلام در جامعه و خانوادههای مسلمان است که برخی مانند نویسندة کتاب درآمدی بر اقتصاد اسلامی و نیز نویسندة سیاستهای اقتصادی در اسلام تا جایی پیـش رفتهاند که معتقدند اسلام به مصرف و اصلاح الگوی آن به گونهای توجه کرده و مکانیزم آن را به نوعی طراحی نموده است که رکود و تورم به همراه نخواهد داشت؛ زیرا در صورت فراوانی کـالاها و افـزایش تولید با توجه به تشویق اسلام به گشایش در زندگی و استفاده از نعمتهای الهی، فراوانی کالا سبب بیش از حد پایین آمدن قیمتها نخواهد شد؛ و در حالت عکس آن که تولید به هر عـلتی کـاهش یابد و گرانی ناشی از کمی کالا بر جامعه حاکم باشد، با توجه به سفارش اسلام به قناعت و زهد و رعایت حال دیگران، کمبود کالا سـبب تـورم نخواهد شد (ر.ک: دفتر همکاری حـوزه و دانـشگاه، 1372، ص411؛ فراهانی فرد، 1381، صص119ـ120(
نتیجهگیری
جایگاه خانوادهها در اقتصاد مقاومتی، که موضوع مورد بحث این نوشتار را شکل داده است، به مسألة مدیریت بهینة مصرف و اصلاح الگوی آن، و اهـمیت دادن بـه پسانداز در خانواده، به عـنوان دو راهـبرد بلندمدت در اقتصاد مقاومتی پرداخته است؛ زیرا:
اولاً، خانواده تنها منبع عرضه کنندة منابع انسانی است؛
ثانیاً، خانوادهها میتوانند با مدیریت بهینة منابع مالی خود و همچنین آموزش به فرزندان نقش چشمگیری در تـحول اقـتصادی و شکوفایی اقتصاد در راستای تحقق اقتصاد مقاومتی در کشور داشته باشند.
ثالثاً، از آنجا که الگوی مصرف خانواده ارتباط تنگاتنگی با باورها وارزشهای اساسی و هنجارهای پذیرفته شدة اجتماعی دارد، تغییر آن زمان بر و نیاز بـه بـرنامهریزی و کار مـداوم فرهنگی در درازمدت را دارد. بر این اساس، تقویت باورهای دینی و بهرهگیری از آموزههای اسلامی در باب مصرف وپسانداز میتواند نقش مـؤثری در اصلاح الگوی مصرف خانوار داشته باشد.
رابعاً، در کوتاه مدت نیز از طـریق آسـانسازی جـذب پساندازهای کم خانوادهها، و تغییر هر چند ناچیز الگوی مصرف کنونی خانوار، و در نتیجه کاهش آهنگ رشد مصرف کـالاها و صـرفهجویی در هزینة واردات کالاهای مصرفی غیر ضروری، میتوان انباشت سرمایه در کشور را تسریع نمود و از این طـریق امـکان افـزایش ظرفیتهای تولیدی را فراهم آورد؛ و گامهای هر چند کوتاهی را برای رفتن به سمت اقتصاد مقاومتی برداشت.
مـنابع و مآخذ
نویسنده : محمود اصغری
پژوهش های اجتماعی اسلامی - شماره 102
8/14/2017 3:46:00 PM