جبرئیل ایشان را از بستر خواب بیدار می کند، سپس پیامبر(ص) را به مسجد الحرام، از آنجا به مسجدالأقصی می بردند و بعد به آسمان ها می برد.
بر پایه روایات متعدد، حضرت در این سفر با ارواح انبیاء دیدار و ملاقات کرده و با بعضی از آنان نیز به سخن نشسته اند و در این سفر، حضرت محمد مصطفی (ص) با برخی از فرشتگان الهی دیدار و با آنها صحبت کردند و حقیقت بهشت و جهنّم را به ایشان نشان می دهند و اسرار بی نهایت دیگر که تنها خود آن حضرت می داند و حتی جبرئیل نیز از آن ها آگاه نیست بر حضرت مکشوف می گردد.
پیامبر(ص) از سفر معراج باز می گردند و مردم را از حقایقی که دیده اند آگاه می سازند، هر چند بعضی ایمان می آورند و برخی دیگر نیز کفر ورزیده و به آن حضرت اتهام دروغگویی می زنند.
با تدبر و تحقیق در قرآن کریم نیز می توان به برخی آیات در خصوص معراج پیامبر(ص) دست یافت چنانچه در سوره "اسراء"، که شروع این سفر اعجاز آمیز را متذکر شده و آمده است: "سبحان الذی اسرای بعبده لیلاً من المسجدالحرام الی المسجدالاقصی الذی بارکنا حوله لنریه من آیاتنا إنه هو السمیع البصیر" پاک و منزه است آن خدایی که بنده اش را در یک شب از مسجدالحرام به مسجدالاقصی که در سرزمین مبارک و مقدسی واقع شده برد، تا آیات و نشانه های (عظمت) ما را ببیند، او شنوا و بینا است و یا در سوره "النجم" که به قسمت هایی از این سفر آسمانی اشاره دارد که در ضمن 6 آیه، از آیه 13 تا 18 قسمت دوم معراج، یعنی سیر آسمانی را بیان می کند.
در سوره نجم خرآن می فرماید: "و لقد رءاه نزلة اُخری، عند سدرة المنتهی، عندها جنة المأوی، اذ یغشی السدرة ما یغشی، مازاغ البصر و ما طغی، لقد رأی من آیات ربّه الکبری، آیا با او درباره آنچه (با چشم خود) دیده مجادله می کنید؟! و بار دیگر نیز او را مشاهده کرد، نزد «سدرة المنتهی»، که «جنت المأوی» در آنجاست. در آن هنگام که چیزی (= نور خیره کننده ای) سدرة المنتهی را پوشانده بود، چشم او هرگز منحرف نشد و طغیان نکرد (آنچه دید واقعیت بود)، او پاره ای از آیات و نشانه های بزرگ پروردگارش را مشاهده نمود.
همچنین آیه 45 سوره "زخرف" اشاره می نماید که "و سئلْ مَن ارسلنا مِن قبلک من رسلنا اجعلنا من دون الرحمن ءالهةً یُعبدون؛ ای پیامبر! از پیامبرانی که قبل از تو فرستادیم بپرس: آیا ما برای آنها معبودانی غیر از خدای رحمان برای پرستش قرار داده بودیم؟"
اهمیت معراج پیامبر
برخی تفاسیر بر این اعتقادند که خداوند با ایجاد شرایطی برای مشاهده اسرار عظمت خلقت در سراسر جهان هستى، درک و دید تازه ای برای رهبری و هدایت بشریت به روح بزرگ پیامبر اسلام(ص) عطا کرده است.
در منابع روایی نیز به برخی از اهداف معراج پیامبر(ص) اشاره شده است؛ از جمله یونس بن عبد الرحمن میگوید: از امام کاظم(ع) پرسیدم: به چه علت خدا پیامبرش را به سوى آسمان بالا برد و از آن به سدرة المنتهى و از آن به حجابهاى نور برد و با او گفتوگو و نجوا نمود، در حالیکه خداوند به مکان وصف نمیشود؟ امام(ع) فرمود: "خداى متعال به مکان وصف نمیشود و زمان بر او جارى نمیگردد ولی خداوند عزتمند و بزرگ، خواست که فرشتگان و ساکنان آسمانهاى خود را با مشاهده پیامبر بنوازد و شگفتیهای خلقت را به رسول خود(ص) نشان دهد تا پس از برگشت از معراج به مردم خبر دهد.
معراج پیامبر این رخداد بزرگ زندگی پیامبر مهربانی ها، در طبع بسیاری از شاعران نامدار نیز دیده شده است به گونه ای که مولوی در این باره اینگونه می سراید:
آن که پا را در ره کوشش شکست
در رسید او را براق و برنشست
حامل دین بود او، محمول شد
قابل فرمان بُد او، مقبول شد
تا کنون فرمان پذیرفتی ز شاه
بعد از این فرمان رساند بر سپاه
کار و بار انبیا و مرسلون
هست از افلاک و اخترها برون
چون به یک شب مه برید اَبراجرا
از چه منکر می شوی معراج را
احمد ار بگشاید آن پرّ جلیل
تا ابد بی هوش ماند جبرئیل
چون گذشت احمد ز سِدره وُ مَرصَدَش
وز مقام جبرئیل و از حدَش
گفت او را هین بپَر اندر پی ام
گفت رو رو من حریف تو نِیَم
باز گفت او را بیا ای پرده سوز
من به اوج خود نرفتم نرفتستم
گفت بیرون زین حد ای خوش فرّ من
گر زنم پرّی بسوزد پرّ من
حیرت اندر حیرت آمد این قصص
بی هُشیِّ خاصگان اندر اَخَص
پایگاه اطلاع رسانی حوزه نمایندگی ولی فقیه در جمعیت هلال احمر
تصویر: اثر معراج استاد فرشچیان